کد مطلب:315087 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:199
ادب اباالفضل العباس
خبر داری اباالفضل علیه السلام با این كه برادر حسین علیه السلام است. چه ادبی دارد؟
الله اكبر! برادر، برادر حسین، ولی بالاخره حسین علیه السلام امام است. امام كجا؟ و غیر امام كجا؟!
نوشته اند: اباالفضل علیه السلام به ابی عبدالله علیه السلام برادر خطاب نكرد. خطابش همواره: «سیدی و مولای» بود.
در مقام ادب، جلوی امام حسین علیه السلام نمی نشست. شب عاشورا پروانه وار دور خیمه ی حرم حسین علیه السلام طوری حركت می كرد تا اهل حرم دلشان آرام باشد، بدانند كه حسین علیه السلام فدایی مثل قمر بنی هاشم علیه السلام دارد.
مسلمانان! شما هم جلوی روی امام، جلوی حكم خدا، جلوی علما و سادات ادب را از كف ندهید.
اصحاب حسین علیه السلام با این همه ادبی كه دارند در عین حال، شك دارند كه آیا حسین علیه السلام از ایشان راضی است یا نه؟
بنی هاشم و هم چنین اصحاب دیگر هم بدون اذن امام قدم از قدم برنمی دارند.
[ صفحه 236]
اگر می خواهند میدان بروند، می گویند: آقا! شما اجازه می دهید ما به میدان برویم، یا نه؟
شمشیر در دستش است، قدرت هم دارد، ولی بدون اذن، هیچ كاری نمی كند.
ای شیعه ی مسلمان! بدون اذن امام خود، كاری نباید انجام دهی، هیچ كاری، مگر یقین به رضایت امام داشته باشی.
وقتی كه قمر بنی هاشم صلوات الله علیه خدمت برادر آمد و گفت: برادر صدای ناله ی عطش بچه ها مرا بیچاره كرده است، اجازه می دهی بروم و قدری آب بطلبم و برای اطفال آب بیاورم.
آقا اجازه داد، مشك را بر دوش گرفت به طرف میدان رفت، مقابل لشكر ایستاد، صدا زد: ایها الناس! خبرتان بدهم در خیمه ها كسی جز عده ای از زن ها و بچه های بی كس، نمانده است.
الله اكبر! برادر، برادر حسین، ولی بالاخره حسین علیه السلام امام است. امام كجا؟ و غیر امام كجا؟!
نوشته اند: اباالفضل علیه السلام به ابی عبدالله علیه السلام برادر خطاب نكرد. خطابش همواره: «سیدی و مولای» بود.
در مقام ادب، جلوی امام حسین علیه السلام نمی نشست. شب عاشورا پروانه وار دور خیمه ی حرم حسین علیه السلام طوری حركت می كرد تا اهل حرم دلشان آرام باشد، بدانند كه حسین علیه السلام فدایی مثل قمر بنی هاشم علیه السلام دارد.
مسلمانان! شما هم جلوی روی امام، جلوی حكم خدا، جلوی علما و سادات ادب را از كف ندهید.
اصحاب حسین علیه السلام با این همه ادبی كه دارند در عین حال، شك دارند كه آیا حسین علیه السلام از ایشان راضی است یا نه؟
بنی هاشم و هم چنین اصحاب دیگر هم بدون اذن امام قدم از قدم برنمی دارند.
[ صفحه 236]
اگر می خواهند میدان بروند، می گویند: آقا! شما اجازه می دهید ما به میدان برویم، یا نه؟
شمشیر در دستش است، قدرت هم دارد، ولی بدون اذن، هیچ كاری نمی كند.
ای شیعه ی مسلمان! بدون اذن امام خود، كاری نباید انجام دهی، هیچ كاری، مگر یقین به رضایت امام داشته باشی.
وقتی كه قمر بنی هاشم صلوات الله علیه خدمت برادر آمد و گفت: برادر صدای ناله ی عطش بچه ها مرا بیچاره كرده است، اجازه می دهی بروم و قدری آب بطلبم و برای اطفال آب بیاورم.
آقا اجازه داد، مشك را بر دوش گرفت به طرف میدان رفت، مقابل لشكر ایستاد، صدا زد: ایها الناس! خبرتان بدهم در خیمه ها كسی جز عده ای از زن ها و بچه های بی كس، نمانده است.